با هیچ کسم میل سخن نیست ولیکن تو خارج از این قاعده و فلسفه هایی

مطالب پربحث‌تر
پیوندها
۲۹
شهریور ۹۶

درست وقتی که فکر میکنی همه چی درست شده یه اتفاقی میوفته که میفهمی هیچ چیز درست نشده 

باز یه برزخ که نمیدونم باید چیکار کنم 

خیلی وقته که بهم نگاه نمیکنی خیلی وقته قهری حالا میشه یکم بهم نگاه کنی آشتی بشی به کمکت نیاز دارم تاکی میخای دلمو بشکنی.... 

تا کی منتظر باشم؟! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۴۹
Shakiba Mm
۰۴
شهریور ۹۶

از کجا شروع کنم به گفتن اتفاق های عجیب و غریب این روزها 

از دعوا سر کمک کردن به ادما و نظرات مخالف استاد ودوستام بگم یا رسیدن به جمله ی قدیمی که آدما نتایج کاراشونو تو همین دنیا میبینن یا مهربونی شیرین پدر و مادر که  هیچ وقت دل آدمو نمیزنه یا فیلم آموزش کودکان که خیلی تاثیر مثبت توی بچه دار شدنم و شاید فلسفه ازدواج کردن آدما گذاشت یا اینکه آدما چقدر میتونن...(هیچ صفتی نتونستم بنویسم براشون 😯) یا اینکه دوتا تصمیم عجیب گرفتم یاد گرفتن و دنبال کردن جدی یه هنر(اگ ویترای باشه که عالیه)  و مصمم شدن به گرفتن انتقالی یا اینکه میشه محبت آدما رو حتی از راه دور فهمید و بالاخره برآورده شدن آرزوم 

از چی بگم 😃 

*از هر یک از این اتفاق ها میتونم براتون یه مجموعه کتاب بنویسم ولی چون اصلا وقت ندارم فقط میگم خوشحالم که توی همچین خانواده ای به دنیا اومدم خیلی خوشحال *

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۲۲
Shakiba Mm
۰۶
مرداد ۹۶


قبل از کنکور به همه میگفتم دلم میخاد همه جای ایران برم الا اصفهان هیچ وقت دلم نمیخاست اصفهان قبول بشم اما الان بعد  از یه سال درس خوندن کاملا قضیه فرق کرده میتونم بگم هنوز دوماه نشده که ازش دورم ولی دلم تنگ شده براش 

نه برای درس خوندنا برای دورهم بودن با دوستام با هم خندیدنامون باهم ناراحت بودنامون واسه شیرینی سردبیری مرضیه  که اصلا یادم نمیاد خوردمش یانه و برای خودش 

دلم میخاد برگردم دیگه از تابستون به اندازه کافی استفاده کردم 

خنده دار ترین موضوع قابل توجه تو این تابستون اینکه هنوز بجه های کلاس ما نتونستن یه گروه بزنن  که همه عضو باشن این پنجمین (اگر که بیشتر نباشه)  گروه کلاسی ماست که ساخته شد 


خب الان یادم اومد ک شیرینی خانوم سر دبیرو خوردم دبل چاکلت کنار دریاچه بعد از نتایج جذاب امتحان ریاضی 

این عکس مربوط به بعد از امتحان ریاضیه خیلی خیلی دوسش دارم (فک نکنم نو زندگیم همچین عکس هنری گرفته باشم)



۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۳۲
Shakiba Mm
۳۰
خرداد ۹۶

امروز میخوام از خودم بگم یا بهتره بگم در مورد روابط خودم با ادما 
من کسیم که با ادما شوخی میکنم این شاید خیلی خب یا شایدم خیلی بد باشه سعی میکنم نوع رفتارم با ادما متفاوت باشه هرکسی با حد خودش و نوع رفتار خودش ...
تمام رفتار ادمارو میتونم درک و تحمل کنم اما بعضی چیزا هست که درک و تحملش خیلی سخته خیلی مثل اینکه ادما دوست داشته باشن اونارو بفهمی ولی خودشون اصلا این کارو نمکینن و این منو خیلی خسته میکنه میتونم بگم همه ی ادمای اطرافم این مدلین و چیز دیگه ای که نمیتونم خیلی تحمل کنم اینه که ادما از داشته هاشون بگن و این گفتن حالت به رخ کشیدن داشته باشه من توان تحمل این کارو ندارم هیچ جوره و خب با همون شوخیا جوابشونو میدم اونام قهر میکنن !
حالا به نظرتون من اشتباه میکنم و باید در مورد خودم تجدید نظر کنم یا همین طور ادامه بدم؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۱۹:۰۸
Shakiba Mm
۲۷
خرداد ۹۶

میگن خدا آبروی بنده هاشو نمیریزه به نظرتون درسته؟ 

خودش خوب شرایطمو میدونه خوب به خوب پس به نظرتون چرا داره ی کار میکنه ک من شرمنده بشم اونم جلوی خلق خودش؟ چرا هروقت حس میکنم بهش دارم نزدیک تر میشم یه کاری میکنه که منو از خودش دور میکنه چرا؟ 

مگه نه که آدما یه تحملی دارن من میتونم بگم داره تحملم تموم میشه. 

میشه خدا جونم یه کار کنی تو روابطمون تجدید نظر بشه؟! میشه منم دوست داشته باشی نه مثل بقیه مثل خودم میشه؟ 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۲۲
Shakiba Mm
۲۰
خرداد ۹۶

خب اینم از شروع این هفته 

من و دوست خوبم باهم یه قرار داشتیم که امتحان ریاضی 2 همه 12نمررو بیاریم از بعد از میانترم شروع کردم به خوندن تمام مسائل دو بار حل کردم پایان ترمم ک خوندم ولی

اما ولی... 

بهم داده 7.5عاقا خیلی نامردیه خب من خوندم اصلا دلم نمیخاد به بابام بگم پول بده 

میشه فردا معجزه بشه من و مرضیه پاس بشیم 

میشه مثل دفعه های قبل ناامیدم نکنی. خواهشا. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۳۸
Shakiba Mm
۱۷
خرداد ۹۶

نمیدونم برای شماهم اتفاق افتاده یا نه ولی برا من زیاد اتفاق افتاده با بعضیا اینقدر خوب میشی و باهاشون خوب برخورد میکنی ک فک میکنن خیلی بزرگن نمیدونم باید باهاشون چیکار کنم شاید اشتباه منه ک با باهاشون خوبم خیلی شدیدا دلم از این ادما گرفته و نمیدونم باید چیکار کنم

امروز کلا داغون بود قانع کردن زهرا و بعد دعوا با با یکی دیگه خبر بد تهران 

زودتر تموم شو چارشنبه. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۴۲
Shakiba Mm
۱۷
خرداد ۹۶

دلم خونمونو میخاد بی هیچ دلیلی 

کاش زودتر 31 بشه دیگه طاقت ندارم 😢

نمیدونم چرا اینقدر فازم غمگین شده حالم از خودم داره بهم میخوره 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۳۴
Shakiba Mm
۱۲
خرداد ۹۶

خستم فقط همین بعضی وقتا اینقدر تلاش و تلاش و تلاش میکنی ک بشه اون چیزی ک میخای اما... 

نمیدونم حس میکنم باید برم... 

میشه بخابم و بیدار بشم ببینم همه چی درست شده ینی میشه 🙍 

شدیدا به حرف زدن با ی ن. م 💓نیازمندم 

ن.م کوجایی؟ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۳۹
Shakiba Mm